این روزا با وجود شبکه های اجتماعی و ترند شدن یوگا کمتر کسی هست که چیزی راجع به یوگا نشنیده باشه. اما گاهی همین دیدهشدنهای گذرا، ما رو از درک واقعی و عمیقش دور میکنه. ما سعی میکنیم که کلیاتش رو ساده و روون توضیح بدیم تا با عمقی بیشتر با این یار همراه آشنا بشیم.
تصور کنین که کنار یک دریاچه نشستین، یه سنگ برمیدارین و میندازین داخل آب، موجها روی آب شکل میگیرن و هی دایرههای بزرگ و بزرگتری میسازن تا کمکم محو میشن و دریاچه آروم میشه. این کاریه که یوگا از طریق یه تجربه بدنمند با زندگی ما میکنه. وقتی سنگ افکار، مشکلات، بازیهای ذهنی میان و توی دریاچه وجودمون موج میندازن، نمیذاره که موجها هی تشدید بشن و یا با موجهای جدید پیوند بخورن و طوفان به پا کنن، بلکه کمک میکنه که شعاع دایره امواج بزرگ و شدتش هی کم و کمتر بشه تا آرامش رو به دریاچه هدیه بده.

درسته یوگا شامل انجام حرکات عجیب و غریب یا ایستادن روی سر هم میشه اما این همه یوگا نیست. یوگا در واقع یک سبک زندگیه، یه فلسفه که کمک میکنه با ترکیب تماشاگرانه حرکت، تنفس و آگاهی، به تعادلی توی وجودمون دست پیدا کنیم. با این توصیف یوگا در وهله نخست تماشاگریه، در کنارش تجربه حرکت بدن. هم تو زندگی روزمره کاربرد داره، هم نکتههای ارزندهای برای ایجاد زندگی باکیفیت تر داره.
شاید برای خیلیا، یوگا نقطه شروعی برای تقویت جسم و افزایش انعطافپذیری باشه؛ اما برای بعضیا به تدریج به چیزی عمیقتر تبدیل میشه؛ به یک روش زندگی. یوگا بهمون یاد میده که تماشاگرانه و بدون قضاوت اجازه بدیم آموزههاش تو بدن، نفس، ذهن و زندگیمون جریان پیدا کنه و ما تماشاگر تغییراتی بشیم که به زندگیمون رنگ و نور تازهای هدیه میدن.
تو دنیای پرهیاهو و پر دغدغه امروز، اهمیت یوگا بیشتر از همیشه شده. یوگا فرصتیه برای رهایی از استرس، همراهیه برای بازآفرینی ذهن و راهی برای برقراری ارتباط مجدد با بدن. چه برای تناسباندام قدم در مسیر یوگا بذارین یا برای رسیدن به آرامش و صلح درونی، یوگا بهآرامی و با حضور در لحظهی حال بهشما یادآوری میکنه که سلامتی و خوشی از درون شروع میشه.
یوگا از کجا اومده؟
داستان یوگا به هزاران سال قبل برمیگرده. خاستگاه یوگا شمال غربی هند و قسمتی از پاکستانه که در حاشیه رود ایندوس واقع شده بودند. نقاشیهای دیوارهای غارهای این منطقه فرمهایی از آساناهای یوگا رو به تصویر کشیدند. اولین مدرک مکتوب برمیگرده به 3300 تا 1800 سال قبل از میلاد، اما شواهدی دال بر وجود یوگا از 6500 سال قبل از میلاد موجوده.
در یوگا سوتراهای پتنجلی هشت شاخه از یوگا معرفی شد که شامل اخلاق در زندگی، تنفس، مدیتیشن و آساناها میشد. پتنجلی رو که به عنوان پدر یوگا میشناسن، معتقد بود که یوگا مسیر روشنگریه و در 196 یوگاسوترا مسیر راجایوگا که الان به عنوان یوگای کلاسیک میشناسیم رو توضیح داده. هدف فقط قدرت یا انعطافپذیری نبود، بلکه رهایی از رنج و داشتن یک زندگی هماهنگ و آرام بود.

در طول زمان یوگا به سرتاسر دنیا سفر کرده، ایندرا دوی یکی از شاگردان مکتب یوگا در هند بود که به آمریکا نقل مکان کرد و در سال 1947 در هالیوود اولین مدرسه یوگا رو به راه انداخت. با گسترش یوگا در غرب، این تمرین با فرهنگهای جدید سازگار شد و به فرمهای مدرنی تبدیل شد که امروزه تو باشگاهها، مراکز سلامتی و حتی خونهها میبینیم. هرچند ظاهرش ممکنه دستخوش تغییر شده باشه، اما هدف اصلیاش— ایجاد هماهنگی و حضور— هیچوقت تغییر نکرده.
یوگا از کلمه سانسکریت یوج میاد که به معنی “اتحاد” یا “وصل کردن” است. این وصل شدن فقط بدن و تنفس رو در بر نمیگیره، بلکه منظور وصل کردن خود با چیزی بزرگتره، چه خرد درونی باشه، چه طبیعت یا تمامیتی برتر.
یوگا فراتر از حرکات فیزیکی
یوگا هیچوقت یه مدل واحد نداشته. طی قرنها مسیرهای مختلفی شکل گرفته که هرکدوم برای شخصیتها و سبکهای زندگی متفاوت مناسبه. بعضیها روی حرکت و فیزیک تمرکز دارن، بعضیها روی عشق و محبت و بعضیها روی خرد و دانش.
- کارما یوگا، مسیر عمل بدون توقع، درباره خدمت به دیگرانه. انجام وظایف با صداقت و بدون دلبستگی به نتیجه، حتی یه کار کوچک مهربانانه، خودش یوگا محسوب میشه.
- باکتی یوگا، مسیر عشق و تسلیم، از طریق محبت و عشق جریان پیدا میکنه. با سرود، دعا یا سپاسگزاری تمرین میشه؛ هر چیزی که باعث وسعت قلب شه و ارتباط ایجاد کنه.
- راجا یوگا، مسیر انرژی، تمرینهای فیزیکی، تنفس که یوگای پتنجلی زیرمجموعهی این گونه قرار میگیره.
- جنانا یوگا، مسیر خرد و دانش، به تفکر و پرسشگری دعوت میکنه. با پرسیدن سوالهای عمیق—من کیام؟ حقیقت چیه؟—کمک میکنه که وضوح ذهنی به دست بیاد.
این چهار مسیر اصلی نشون میده که یوگا فقط تمرین بدنی نیست؛ میشه بسته به اینکه کدوم مسیر بیشتر با شما جور در میاد، از طریق عمل، عشق یا تفکر زندگیش کنین.
عناصر اصلی یوگا
توی تمام سبکهای یوگای مدرن، چند عنصر اصلی وجود دارن. این تمرینات حرکات بدنی، تنفس، ذهنآگاهی و انرژی رو با هم ترکیب میکنن تا یک مجموعه کامل به وجود بیاد.
آساناها
آساناها همون حرکاتی هستن که تو کلاسهای یوگا میبینین. این حرکات عضلات رو قوی میکنن، انقباضها رو برطرف و تنشزدایی میکنن، تعادل رو بهبود میبخشن و در عین حال بدن رو برای آرامش و سکون آماده میکنن.
پرانایاما
پرانایاما هنر نفسکشیدنه. با تمرین درست تنفس میتونیم انرژیمون رو احیا کنیم، حجم اکسیژن بیشتری به بدنمون برسونیم، ذهنمون رو آروم کنیم و بین بدن و روان ارتباط برقرار کنیم.
مدیتیشن
مدیتیشن یعنی مراقبت. با مدیتیشن از حضورمون در لحظه مراقبت میکنیم. مدیتیشن ذهن رو آروم میکنه. آگاهی، شفافیت و آرامش رو در ذهن شکل میده و لحظات ساده رو به فرصتهایی برای حضور تبدیل میکنه.
مودراها و مانتراها
مودراها که همون حرکات نمادین بدن و خصوصا دستها هستن و مانتراها که میشه گفت تکرار اصوات یا فرکانس خاصی هستن به تمرینات یوگا عمق بیشتری میدن. کمک میکنن تمرکز کنیم و انرژیمون رو بالاتر ببریم.
نقش آرامش و ذهنآگاهی
آرامش، بخش جداییناپذیر یوگاست. شاواسانا در انتهای کلاس به بدن این فرصت رو میده که از فواید تمرینها حداکثر بهره رو ببره . در عین حال، ذهنآگاهی هر فعالیت روزمرهای رو به نوعی یوگا تبدیل میکنه.
پیدا کردن بهترین سبک یوگا
یوگای مدرن سبکهای مختلفی داره که هر کدوم حس و جذابیت خاص خودش رو داره. تمرینات نرم برای مبتدیها یا کسانی که دنبال آرامش هستن خیلی مناسبه. وینیاسا و پاور یوگا، جریان پرتحرک و انرژیبخشی ایجاد میکنن که باعث تقویت استقامت میشن. یوگای یین و ریکاوری حرکتهای آروم و عمیقی دارن که کمک میکنه تنشها آزاد بشه و بدن و ذهن ریلکس بشن. با کریایوگا میشه بدن انرژتیک رو رهاتر کرد. یوگای کندالینی با مانتراها و تکرار حرکات مشخص درآزادشدن انرژیهای نهفته موثره.

همچنین سبکهای تخصصی برای نیازهای خاص هم داریم مثل یوگای بارداری، یوگا با صندلی برای سالمندان یا افراد دارای کمتوانی حرکتی یا اریال یوگا(یوگای هوایی) با پیچوتابهای بازیگوشانهاش. برای هر تیپ شخصیتی، برنامه زمانی یا توانایی بدنی یه سبکی پیدا میشه که کاملاً مناسبتون باشه.
تصورات غلط رایج درباره یوگا
با وجود محبوبیت زیاد یوگا، هنوز تصورات غلطی وجود داره که ممکنه افراد رو از امتحان کردنش منصرف کنه. بیایید چندتاییش رو بررسی کنیم:
“باید انعطافپذیر باشی تا بتونی یوگا کنی”
یکی از بزرگترین تصورات نابجا! انعطافپذیری، چیزیه که با تمرین به دست میاد و پیشنیاز شروع کردن یوگا نیست. یوگا بهمون یاد میده که خودمون رو همونطور که هستیم بپذیریم، چه بتونیم با خمبهجلو نوک انگشت پاهامون رو لمس کنیم، چه نه.
“یوگا فقط برای خانمهاست”
یوگا برای همه است: مردها، زنها، بچهها، سالمندان. خیلی از اولین یوگیها مرد بودن. امروز مردم از هر سنی و با هر پیشزمینهای در سراسر دنیا یوگا میکنن.
“یوگا مربوط به یک دین خاصه”
در حالی که یوگا ریشههای عمیقی در فلسفه هند داره، به یک دین خاص تعلق نداره. یوگا یه تمرین جهانیه که هر کسی میتونه امتحانش کنه؛ چه مذهبی باشه، چه سکولار، یا یه چیزی بین اینها.
نکاتی برای شروع یوگا
شروع یوگا اصلاً قرار نیست استرسزا باشه. مهمترین نکته اینه که سخت نگیرین. کافیه کلاس یا معلمی رو پیدا کنین که بهتون احساس امنیت بده. از امتحان کردن سبکهای مختلف نترسین تا سبک مناسب خودتونو پیدا کنین.

تجهیزات گرونقیمت لازم نیست. فقط لباس راحت و یه فضای کوچک کافیه. بهجای تعیین اهداف سخت، با نیتهای ساده شروع کنین مثل آرامش بیشتر، قدرت بیشتر یا حضور بیشتر در لحظه. ممکنه اولش پیشرفتتون کند باشه، اما مداومت باعث میشه که جادوی واقعی اتفاق بیفته. هر چه زمان بگذره قدمهای کوچیکتون به دستاوردهای بزرگ منجر میشه.
جمعبندی: یوگا، همراه همیشگی
یوگا درباره انجام عالی حرکات نیست. در واقع، درباره اینه که هر بار در تمرینات شرکت کنین، به بدن و نفستون آگاه باشین و حضور در لحظه رو تجربه کنین. بهش بهعنوان یه دوست مهربون فکر کنین که هر وقت بهش نیاز دارین براتون تعادل، وضوح و ارتباط بهارمغان میاره. چه اولین بار باشه که پا روی مت میذارین، یا بعد یه وقفه طولانی میخواین تمریناتتون رو از سر بگیرین، یوگا همیشه شما رو با آغوش باز بدون هیچ قضاوتی میپذیره و تمام چیزی که ازتون میخواد اینه که نفس بکشین، شروع کنین و بذارین همه چیز به آرامی و طبق جریان خودش اتفاق بیفته.
سوالات متداول
یوگا یعنی چی؟
کلمه یوگا از سانسکریت یوج میاد که معنی “اتحاد” میده و روشی برای هماهنگ کردن بدن، ذهن و روح با همدیگهست.
هدف اصلی از یوگا کردن چیه؟
یوگا هدفش ایجاد تعادل جسمی، ذهنی و احساسیه. یوگا فقط محدود به حرکات فیزیکی نیست و درباره هماهنگی و ارتباطه.
اگر انعطافپذیر نباشم میتونم یوگا کنم؟
بله! انعطافپذیری با تمرین به دست میاد. یوگا برای همهست، و حتی حرکات ساده هم میتونن فواید زیادی داشته باشن.